محیا جونی محیا جونی ، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
مهدیار جونی مهدیار جونی ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
 عشق من وبابایی عشق من وبابایی، تا این لحظه: 20 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

ماجراهای دو وروجک

بی خوابی من و پسرم

سلام به دو تا وروجکای ناز خودم خیلی دوستتون دارم جیگرای مامان این روزا دیگه دارم دیونه میشم از بس دارو به خورد گل پسرم دادم که نگو منو ببخش عزیزم اما به خاطر سلامتی خودته. از حدود یه ماه پیش یه کم سرماخورده بودی و بهت دارو دادم داروها تازه تموم شده بود و حالت خوب شده بود که دیدم داری باز تب میکنی دوباره خود درمانی رو شروع کردم و کلی به خودم بد وبیراه میگفتم که چرا تحمل گرما رو نمیکنم و کولر و پنکه رو روشن کردم تا وروجکم سرما بخوره که دیدم نه دیگه نمیشه تا اینکه از دکترت دوباره وقت گرفتم و رفتیم بجنورد دکتر شمار رو معاینه کرد و با کمال تعجب گفت که هیچ علایمی از سرماخوردگی نیست خدا رو هزار مرتبه شکر کردم اما به بهش گفتم که ...
25 خرداد 1393

تولد گل دختری

  سلام به گل دخترم و گل پسرم تولد تولد تولد گل دخترم مبارک فردا ساعت 11:45 قبل از ظهر به دنیا میایی باید شمع هفت سالگیت فوت کنی عزیزم   بعدا میام و عکسای تولد رو میزارم فعلا بای بای اینم از عکسایی که قولشو داده بودم   البته اینم بگم دخترم هر سال از تولدت منتظر هستی که باز کی موقع تولدت میشه؟!!! ولی امسال با کمال تعجب روز تولدت رو فراموش کرده بودی و این باعث خرسندی بنده شد تا طی یک برنامه غافلگیر کننده یه جشن کوچیک خانوادگی و چهارنفره راه بندازم فدات بشه مامانی عزیزم ایشاالله 120 ساله شی نه 120 سال کمه همیشه زتده ب...
19 خرداد 1393

حالا شدی با سواد دلم شده شاد شاد

سلام به همه دوستان عزیز وبلاگی و سلام به گل دخترم و گل پسرم  دختر گلم دیروز شنبه سوم خرداد به مناسبت یادگیری تمام حروف الفبا جشن الفبا در سالن معلم برگزار شد تا یه روز به یاد موندنی براتون بشه   برای جشن باید لباس محلی می پوشیدی وچون وقت دوختن و خرید رو نداشتیم بابایی رو گفتم فعلا یه لباس اجاره بگیریم تا بعدا سر فرصت یکی قشنگشو برای دخترم بخرم . آماده شدیم که بریم اما داداشی رو گفتیم مادرجون مرضیه اومد خونمون ونگهش داره(خدا حفظش کنه مامانم که همیشه به دادم میرسه) راه افتادیم جلو در سالن  تازه از ماشین پیاده شده بودیم که شما با دیدن دوستت بی هوا پریدی وسط خیابون و کم مونده بود ماشین بهت بزنه منو میگی ...
4 خرداد 1393
1